داگلس، جیمز
داگلس دومین پسر ویلیام داگلس از اهالی بادز، در نزدیکی شهر ادینبرا، و زنش، جان میسن، بود. آنها خانوادهای ناشناس لیکن ساعی و کوشا و از خرده مالکانی بودند که شاخهی کوچکی از خانوادهی بزرگ و معروف داگلس محسوب
نویسنده: K. Bryn Thomas
مترجم: سیاوش آگاه
مترجم: سیاوش آگاه
[jeymz dāglәs]
James Douglas
(ت. بادز، اسکاتلند، اول فروردین، 1054 / 21 مارس 1675؛ و. لندن، انگلستان، 13 فروردین 1121 / 2 آوریل 1742)، پزشکی، تاریخ طبیعی، ادبیات.
داگلس دومین پسر ویلیام داگلس از اهالی بادز، در نزدیکی شهر ادینبرا، و زنش، جان میسن، بود. آنها خانوادهای ناشناس لیکن ساعی و کوشا و از خرده مالکانی بودند که شاخهی کوچکی از خانوادهی بزرگ و معروف داگلس محسوب میشدند. از دوازده فرزند ویلیام چهارتن به عضویت «انجمن سلطنتی» برگزیده شدند – والتر، جیمز، جان، و جورج – لیکن فقط جیمز و جان، که هر دو پزشک بودند، آثار تحقیقی مهم و ماندنی بوجود آوردند. از تحصیلات اولیهی جیمز داگلس هیچگونه اطلاعی در دست نیست؛ اما در اول مرداد 1078 درجهی دکتری از دانشکدهی پزشکی دانشگاه رنس دریافت کرد، و احتمال داده میشود که وی مدرک فوق لیسانس در علوم انسانی را در 1073 از داینبرا گرفته باشد. وی از 1079 در لندن به کار مشغول گردید و از ابتدا تصمیم گرفته بود که در قسمت مامایی و کالبدشناسی کار کند. در 1084 اولین مقالهی خود را در «انجمن سلطنتی» قرائت کرد و در 1085 به عضویت آن انجمن برگزیده شد. در 1100 به عضویت «کالج سلطنتی پزشکان» انتخاب گردید.
داگلس در بین معاصرانش این امتیاز را کسب کرده بود که در شعر طنزآمیز پاپ (Dunciad) نام او ذکر شده بود؛ بعلاوه، با سِر هَنس اسلوْن، بنیادگذار موزهی بریتانیا، و ریچارد میدپزشک، و ویلیام چزلدن، که عمل جراحی سنگ مثانه از طریق پهلو را شرح داده بود، دوستی داشت.
داگلس با مارتا ویلکس، عمهی جان ویلکس، رجل سیاسی و اصلاحطلب، ازدواج کرد. آنها دو فرزند پیدا کردند، لیکن هیچ یک از آن دو به سن ازدواج نرسیدند و هر دو در جوانی درگذشتند. مارتا داگلس، پس از فوت شوهرش، به ویلیام هانتر و برادرش جان در روزهای اولیهی اقامتشان در لندن اتاقی اجاره داد و از آنان پذیرایی کرد.
داگلس در 1086، موقعی که کتاب راهنمای عضلهشناسی تطبیقی را منتشر نمود، به اهمیت تعلیم کالبدشناسی در جهت پیشبرد پزشکی پی برده بود؛ و وی جزو اولین کسانی بود که برای کلاسهای درس تبلیغ مینمود، و تعداد زیادی دانشجو در آنها شرکت کردند. از مهمترین نوشتههای منتشرهاش در این زمینه یک تکنگاشت عالی دربارهی صفاق بود (1109)، که توجهات را به دو لایه بودن غشای صفاقی – موضوعی که در آن وقت مورد بحث و گفتوگو بود – جلب کرد. در این کتاب دربارهی ساختمان حفرهی کوچک صفاقی، که بعداً به نام «کیسهی داگلس» نامیده شد (و هنوز نیز به نام وی شناخته میشود)، مختصری بحث شده است. همچنین یک رباط، یک خطع و یک چین هلالی در آن کتاب به نام داگلس جود دارند. در کتابخانهی هانتر واقع در دانشگاه گلاسگوْ – که به موجب وصیت ویلیام هانتر، بنیادگذار آن، بدین اسم نامیده شده – بالغ بر شصت و چهار دستنوشتهی داگلس در زمینههای مختلف کالبدشناسی، تاریخ طبیعی، دستور زبان، و طرز تلفظ صحیح موجود است؛ بعلاوه، در مجموعهی بلکبرن در آن کتابخانه تعداد زیادی اسناد، نقاشیها، و یادداشتهائی که تقریباً تمام آنها به توسط داگلس نوشته و ترسیم شدهاند دیده میشود.
داگلس چاپهای مختلف آثار هوْراس را نیز جمعآوری میکرد؛ و فهرست بسیار عالی و مجللی از کتب کتابخانهی خود را، که از آثار هوراس گردآورده و حاوی 557 جلد بود، منتشر ساخت.
در کتابخانهی هانتری یک رشته یادداشتهای جالب توجه دربارهی موارد بیماریهائی که وی در کنار تخت بیماران نوشته و از تاریخ 1704 شروع شده بود میتوان یافت؛ در آن یادداشتها مشکلات مربوط به تشخیص و درمان آن زمان بخوبی شناخته میشود. از این یادداشتها چنین برمیآید که وی مشاور ماماهای لندن نیز بوده و در موارد بارداری یا عوارض درد زایمان وی را برای معالجه فرامیخواندهاند.
داگلس در زمینهی علم مامایی مطالعات دقیقی در مورد کالبدشناسی لگن خاصرهی زنان و جنین بعمل آورده بود؛ در 1114 در زایمان ان، شاهزادهی اوْرانژ، دختر جورج دوم، در هلند حضور یافت وی در سال 1105 در به نمایش گذاردن مری تافت، «زن خرگوشی» شهر گو دالمینگ، نیز شرکت داشت.
جیمز در سال 1098 به برادر کوچکترش جان، که پزشک برجسته لیکن تندمزاجی بود، در ترویج عقاید جان در مورد اقدام به خارج کردن سنگ مثانه از طریق قسمت فوقانی ناحیهی عانه، که جدیدترین طرز عمل جراحی شکمی در انگلستان بشمار میرفت، مساعدت نمود.
نوشتههای انتشار یافتهی داگلس در زمینهی تاریخ طبیعی مشتملند بر تکنگاشتی دربارهی «سوسن گرنزی» (Nerine sarniensis) و رسالهای برای «انجمن سلطنتی» دربارهی فلامینگوْ (1093). این هر دو اثر دقت و روش وی را در بیان مطالب بخوبی ثابت میکنند.
بزرگترین سهم او در موفقیتهای بعدی عبارت بود از تشویق ویلیام هانتر، که در 1120 به عنوان شاگرد شبانه روزی نزد وی آمد. این دانشجوی جوان و مبرز و آن استاد هوشمند ارتباط صمیمانهای با یکدیگر برقرار ساختند، و پس از مرگ داگلس که در سال 1121 روی داد هانتر نامهی سوزناکی به مادر او نوشت. (نامهی مزبور اکنون در «کالج سلطنتی جراحان انگلستان» مضبوط است.) در طی یک سالی که این دو همه روزه با یکدیگر در تماس بودند، هانتر به موضوعات کالبدشناختیِمورد تحقیق داگلس بسیار علاقه مند گردید، و بدین ترتیب کالبدشناسی اتساع شریان (آنوریسم) رگها، استخوانها، «غشاهای یاختهای»، و بالاتر از همه کالبدشناسی رحم باردار از مطالبی بودند که بعداً ویلیام هانتر در مورد آنها در مواقع مختلف مطالعه میکرد. بیش از این حاجت به گفتن نیست که تشویق و تعلیم هانتر که در طی این دورهی سازنده به همت داگلس صورت پذیرفت عامل مهمی بود در امر پیشرفت و توسعهی آموزش پزشکی بریتانیا، که هانتر و برادرش جان در آن سهم بزرگی داشتند.
یازده مقالهای که در PTRS طی سالهای 1706 تا 1731 به چاپ رسید در James Douglas of the Pouch.. از ک. برین تانس (لندن، 1964)، ص 198، فهرست شده است. نسخههای خطی چاپ نشدهی موجود در مجموعهی بلکبرن در کتابخانهی هانتری دانشگاه گلاسگو فهرست و حاشیه نویسی شده و در اثر تامس (بالا)، صفحات 193-85)، آمده است؛ همچنین در A Catalogue of the Manuscripts in the Library of the Hunterian Museum… (گلاسکو، 1908)، ص 425 به بعد.
دوم. خواندنیهای فرعی. غیر از کتاب تامس (بالا) میتوان به آثار زیر هم مراجعه کرد: A Description of the Muscles… With the Synonyma of Douglas، از ج. کارپو (لندن، 1801)؛ James Douglas on Pronunciation, c. 1740، از بوریه هولمبرگ (کوْپنهاگن، 1956)؛ و The Odes, Epodes, and Carmen secular of Horace… With a Catalogue of the Editions of Horace Form 1476 to 1739 in the Library of James Douglas، از د. واتسن (لندن، 1747).
منبع مقاله :
کولستون گیلیپسی، چارلز؛ (1387)، زندگینامه علمی دانشوران، ترجمهی احمد آرام... [و دیگران]؛ زیرنظر احمد بیرشک، تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ اول
James Douglas
(ت. بادز، اسکاتلند، اول فروردین، 1054 / 21 مارس 1675؛ و. لندن، انگلستان، 13 فروردین 1121 / 2 آوریل 1742)، پزشکی، تاریخ طبیعی، ادبیات.
داگلس دومین پسر ویلیام داگلس از اهالی بادز، در نزدیکی شهر ادینبرا، و زنش، جان میسن، بود. آنها خانوادهای ناشناس لیکن ساعی و کوشا و از خرده مالکانی بودند که شاخهی کوچکی از خانوادهی بزرگ و معروف داگلس محسوب میشدند. از دوازده فرزند ویلیام چهارتن به عضویت «انجمن سلطنتی» برگزیده شدند – والتر، جیمز، جان، و جورج – لیکن فقط جیمز و جان، که هر دو پزشک بودند، آثار تحقیقی مهم و ماندنی بوجود آوردند. از تحصیلات اولیهی جیمز داگلس هیچگونه اطلاعی در دست نیست؛ اما در اول مرداد 1078 درجهی دکتری از دانشکدهی پزشکی دانشگاه رنس دریافت کرد، و احتمال داده میشود که وی مدرک فوق لیسانس در علوم انسانی را در 1073 از داینبرا گرفته باشد. وی از 1079 در لندن به کار مشغول گردید و از ابتدا تصمیم گرفته بود که در قسمت مامایی و کالبدشناسی کار کند. در 1084 اولین مقالهی خود را در «انجمن سلطنتی» قرائت کرد و در 1085 به عضویت آن انجمن برگزیده شد. در 1100 به عضویت «کالج سلطنتی پزشکان» انتخاب گردید.
داگلس در بین معاصرانش این امتیاز را کسب کرده بود که در شعر طنزآمیز پاپ (Dunciad) نام او ذکر شده بود؛ بعلاوه، با سِر هَنس اسلوْن، بنیادگذار موزهی بریتانیا، و ریچارد میدپزشک، و ویلیام چزلدن، که عمل جراحی سنگ مثانه از طریق پهلو را شرح داده بود، دوستی داشت.
داگلس با مارتا ویلکس، عمهی جان ویلکس، رجل سیاسی و اصلاحطلب، ازدواج کرد. آنها دو فرزند پیدا کردند، لیکن هیچ یک از آن دو به سن ازدواج نرسیدند و هر دو در جوانی درگذشتند. مارتا داگلس، پس از فوت شوهرش، به ویلیام هانتر و برادرش جان در روزهای اولیهی اقامتشان در لندن اتاقی اجاره داد و از آنان پذیرایی کرد.
داگلس در 1086، موقعی که کتاب راهنمای عضلهشناسی تطبیقی را منتشر نمود، به اهمیت تعلیم کالبدشناسی در جهت پیشبرد پزشکی پی برده بود؛ و وی جزو اولین کسانی بود که برای کلاسهای درس تبلیغ مینمود، و تعداد زیادی دانشجو در آنها شرکت کردند. از مهمترین نوشتههای منتشرهاش در این زمینه یک تکنگاشت عالی دربارهی صفاق بود (1109)، که توجهات را به دو لایه بودن غشای صفاقی – موضوعی که در آن وقت مورد بحث و گفتوگو بود – جلب کرد. در این کتاب دربارهی ساختمان حفرهی کوچک صفاقی، که بعداً به نام «کیسهی داگلس» نامیده شد (و هنوز نیز به نام وی شناخته میشود)، مختصری بحث شده است. همچنین یک رباط، یک خطع و یک چین هلالی در آن کتاب به نام داگلس جود دارند. در کتابخانهی هانتر واقع در دانشگاه گلاسگوْ – که به موجب وصیت ویلیام هانتر، بنیادگذار آن، بدین اسم نامیده شده – بالغ بر شصت و چهار دستنوشتهی داگلس در زمینههای مختلف کالبدشناسی، تاریخ طبیعی، دستور زبان، و طرز تلفظ صحیح موجود است؛ بعلاوه، در مجموعهی بلکبرن در آن کتابخانه تعداد زیادی اسناد، نقاشیها، و یادداشتهائی که تقریباً تمام آنها به توسط داگلس نوشته و ترسیم شدهاند دیده میشود.
داگلس چاپهای مختلف آثار هوْراس را نیز جمعآوری میکرد؛ و فهرست بسیار عالی و مجللی از کتب کتابخانهی خود را، که از آثار هوراس گردآورده و حاوی 557 جلد بود، منتشر ساخت.
در کتابخانهی هانتری یک رشته یادداشتهای جالب توجه دربارهی موارد بیماریهائی که وی در کنار تخت بیماران نوشته و از تاریخ 1704 شروع شده بود میتوان یافت؛ در آن یادداشتها مشکلات مربوط به تشخیص و درمان آن زمان بخوبی شناخته میشود. از این یادداشتها چنین برمیآید که وی مشاور ماماهای لندن نیز بوده و در موارد بارداری یا عوارض درد زایمان وی را برای معالجه فرامیخواندهاند.
داگلس در زمینهی علم مامایی مطالعات دقیقی در مورد کالبدشناسی لگن خاصرهی زنان و جنین بعمل آورده بود؛ در 1114 در زایمان ان، شاهزادهی اوْرانژ، دختر جورج دوم، در هلند حضور یافت وی در سال 1105 در به نمایش گذاردن مری تافت، «زن خرگوشی» شهر گو دالمینگ، نیز شرکت داشت.
جیمز در سال 1098 به برادر کوچکترش جان، که پزشک برجسته لیکن تندمزاجی بود، در ترویج عقاید جان در مورد اقدام به خارج کردن سنگ مثانه از طریق قسمت فوقانی ناحیهی عانه، که جدیدترین طرز عمل جراحی شکمی در انگلستان بشمار میرفت، مساعدت نمود.
نوشتههای انتشار یافتهی داگلس در زمینهی تاریخ طبیعی مشتملند بر تکنگاشتی دربارهی «سوسن گرنزی» (Nerine sarniensis) و رسالهای برای «انجمن سلطنتی» دربارهی فلامینگوْ (1093). این هر دو اثر دقت و روش وی را در بیان مطالب بخوبی ثابت میکنند.
بزرگترین سهم او در موفقیتهای بعدی عبارت بود از تشویق ویلیام هانتر، که در 1120 به عنوان شاگرد شبانه روزی نزد وی آمد. این دانشجوی جوان و مبرز و آن استاد هوشمند ارتباط صمیمانهای با یکدیگر برقرار ساختند، و پس از مرگ داگلس که در سال 1121 روی داد هانتر نامهی سوزناکی به مادر او نوشت. (نامهی مزبور اکنون در «کالج سلطنتی جراحان انگلستان» مضبوط است.) در طی یک سالی که این دو همه روزه با یکدیگر در تماس بودند، هانتر به موضوعات کالبدشناختیِمورد تحقیق داگلس بسیار علاقه مند گردید، و بدین ترتیب کالبدشناسی اتساع شریان (آنوریسم) رگها، استخوانها، «غشاهای یاختهای»، و بالاتر از همه کالبدشناسی رحم باردار از مطالبی بودند که بعداً ویلیام هانتر در مورد آنها در مواقع مختلف مطالعه میکرد. بیش از این حاجت به گفتن نیست که تشویق و تعلیم هانتر که در طی این دورهی سازنده به همت داگلس صورت پذیرفت عامل مهمی بود در امر پیشرفت و توسعهی آموزش پزشکی بریتانیا، که هانتر و برادرش جان در آن سهم بزرگی داشتند.
کتابشناسی
یکم. کارهای اصلی. نوشتههای داگلس عبارتند از: Myographia comparatae specimen, or a Comparative Description of All the Muscles in a Man and a Quadrped… (لندن، 1707)، Bibliographiae anatomicae specimen sive catalogus omnium pene auctorum qui ab Hippocrate ad Harveium rem anatomicum… (لندن، 1715)؛ index materiae medicae… (لندن، 1724)؛ Lilium Sarniense: or a Description of the Guernsay-Lilly… (لندن، 1725)؛ The History of the Lateral Operation (لندن، 1726)؛ An Advertisement Occasion’d by Some Passages in Sir R. Manningham’s Diary… (لندن، 1727)؛ Arbor Yemensis fructum cofé ferens: or a Descriptin and History of the Coffee Tree (لندن، 1727)؛ A Descriptin of the Perritoneum and of… the Membrana Cellularis (لندن، 1730)؛ و Catalogus editorum Quinti Horatii Flacci ab an. 1476 ad an. 1739 quae in bibliotheca Jacob. Douglas… adsservantur (لندن، 1739).یازده مقالهای که در PTRS طی سالهای 1706 تا 1731 به چاپ رسید در James Douglas of the Pouch.. از ک. برین تانس (لندن، 1964)، ص 198، فهرست شده است. نسخههای خطی چاپ نشدهی موجود در مجموعهی بلکبرن در کتابخانهی هانتری دانشگاه گلاسگو فهرست و حاشیه نویسی شده و در اثر تامس (بالا)، صفحات 193-85)، آمده است؛ همچنین در A Catalogue of the Manuscripts in the Library of the Hunterian Museum… (گلاسکو، 1908)، ص 425 به بعد.
دوم. خواندنیهای فرعی. غیر از کتاب تامس (بالا) میتوان به آثار زیر هم مراجعه کرد: A Description of the Muscles… With the Synonyma of Douglas، از ج. کارپو (لندن، 1801)؛ James Douglas on Pronunciation, c. 1740، از بوریه هولمبرگ (کوْپنهاگن، 1956)؛ و The Odes, Epodes, and Carmen secular of Horace… With a Catalogue of the Editions of Horace Form 1476 to 1739 in the Library of James Douglas، از د. واتسن (لندن، 1747).
منبع مقاله :
کولستون گیلیپسی، چارلز؛ (1387)، زندگینامه علمی دانشوران، ترجمهی احمد آرام... [و دیگران]؛ زیرنظر احمد بیرشک، تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ اول
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}